15 ماهگی سلنا

ماهگیت مبارک.

عزیز دلم دیگه داره واسه خودش خانمی میشه!تقریبا از وقتی که راه افتاد دیگه بدون کفش بیرون نمیبرمش این شد که تا کفشش رو میبینه میفهمه داستان چیه بعضی وقتها هم کفشش رو میاره با یه دست کفش رو میگیره با یه دست پاشو میخواد بکنه توش بعد از این که کمکش کردم و کفشش رو پوشیدم در رو نشون میده و میره پشت در وامیسته تا من بیام.

چندر روز پیش تصمیم گرفتم اجزای صورت رو یادش بدم همرو گفتم ولی وقتی می گم دماغت کو دماغشو خیلی شیرین میکشه بالا.

شناختش نسبت به اطرافش بیشتر شده مثلا وقتی میگیم سلنا توپت کو میره برو بیار، میاره یا کفشات کو نشون میده.

چند روز پیش به طور اتفاقی متوجه شدم چند تا دندون از بالا همزمان داره در میاره و دلیل بی تابی چند روز اخیر مشخص شد.

سومین و چهارمین و پنجمین و ششمین وهفتمین مرواریدای جدید مبارکه عسلم

عصری دلمون گرفته بود باباجون و مامانی اومدن دنبالمون و رفتیم گاوازنگ.

بعد از کلی شیطونی کردن لالا کرده